اثربخشی بسته روان پويشي شکل گیری هویت موفق نوجوان ایران بر فرآیند خودشناسی انسجامی و و مولفه های روابط موضوعی در نوجوانان ایرانی

شرمین روبن زاد، دکتر کاظم رسول­زاده طباطبایی، دکتر نیما قربانی، دکتر علی­رضا عابدین

  • دانشجوی دکترای تخصصی روان شناسی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
  • دکترای تخصصی روان­شناسی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران (نویسنده مسئوال)
  • دکترای تخصصی روان­شناسی، دانشکده علوم تربیتی و روان­شناسی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
  • دکترای تخصصی روان­شناسی بالینی. دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران،تهران, ایران

چکیده:

مقدمه: با توجه به دوره نوجوانی از لحاظ شکل­گیری هویت بسیار حائز اهمیت است و شکل گیری هویت در زندگی فرد تاثیر بسیار اساسی دارد در این مطالعه به تهیه بسته آموزشی در راه ارتقا هویت موفق نوجوان ایرانی پرداخته شده است.

مواد و روش:  پژوهش حاضر از لحاظ روشناسی جزء طرحهای شبه آزمایشی دوگروهی با پیش آزمون و آزمون نهایی است  جامعه آماري پژوهش حاضر، نوجوانان 18 تا22 ساله ایرانی هستند. حجم گروه نمونه با توجه با ماهیت روش پژوهش حاضر (شبه آزمایشی ) و داشتن دو گروه 24 نفر (12 نفر در هر گروه) تعیین گردید که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و با روش تصادفی در دو گروه جایگزین شدند . معیار های ورود در ازمایش بودن در رده سنی فوق بود و بصورت  در دسترس بودن انتخاب گردیدند. سپس دو گروه موجود، به تصادف به عنوان گروه آزمايش و گروه كنترل انتخاب شدند.

یافته­ ها: نتایج نشان داد برنامه روان پويشي شکل­گیری هویت موفق نوجوان ایرانی ، خودشناسی انسجامی را افزایش می­دهد.همچنین دیگر یافته پژوهش حاضر نشان می دهد برنامه روان پويشي شکل­گیری هویت موفق نوجوان ایرانی، نمره خرده مقیاس­های پرسشنامه روابط موضوعی(دلبستگی ناایمن، بی­کفایتی اجتماعی، بیگانگی و خودمیان­بینی) را کاهش می­دهد.

بحث و نتیجه­ گیری: نتایج حاضر علاوه بر افزایش دانش نظری در مورد نوجوانی و عوامل تاثیرگذار بر شکل­گیری هویت سبب  تهیه بسته آموزشی و درمانی در راستای ارتقاء شکل­گیری هویت موفق نوجوان ایرانی شد

واژگان کلیدی:نوجوان، هویت، خودشناسی انسجامی، تعهد، بی­کفایتی اجتماعی، بیگانگی، دلبستگی­ ناایمن، خودمیان­بینی

مقدمه:

هویت جهانی که در آن به سر می بریم چنان به سرعت تغییر شکل می دهد که ارائه­ی نمایی حتی کلی از آن آسان نیست. این سرعت و بی ثباتی در تمام مظاهر جهان امروز به روشنی نمایان است و انسان به عنوان محور اصلی این دگرگونی­ها، هم زمان “عامل” و “معلول” این جریان ناگزیر قرار گرفته و عرصه ی بروز و ظهور عوارض آن شده است، از این رو مقوله های هویت انسانی به سرعت در حال تغییر و دگرنونی هستند.  نوجوانی یکی از مراحل تحول انسانی است که شکل گیری هویت در آن رخ می دهد. مرحله ای  که با تغییرات اساسی در خویشتن و پرسش هایی اساسی درباب  هویت همراه است. فرایند رشد هویت فرآیندي پیش رونده بوده که شامل یکپارچه سازی آگاهانه اعتقادات فرد راجع به خودش، اعتقاد فرد راجع به اینکه دیدگاه دیگران راجع به او چگونه است و تعهد  نسبت به ارزش های شخصی و هدف های زندگی است. به اعتقاد اریکسون  [1968]  مهمترین هدف دوران نوجوانی رشد یک هویت شخصی است. در الگوی مارسیا شکل گیری هویت در ابعاد اکتشاف و تعهد مطرح می شود.

اکتشاف به سطحی که افراد فعالانه ارزش ها، اعتقادات، اهداف را بررسی می کنند و نقش های مختلف اجتماعی، برنامه ها و ایدئولوژی های گوناگون را تجربه می کنند، اشاره دارد. تعهد، وفاداری و تبعیت مشخص از یک سری اعتقادات، اهداف و ارزش هاست. نظریه هویت برزونسکی بر یک دیدگاه شناختی در رشد هویت تأکید دارد. طبق نظر برزونسکی [1990]  هویت در یک کنش متمادی با جهان فیزیکي و اجتماعی رشد می کند. دیدگاه برزونسکی مشابه استعاره واترمن [1984]  از تشکیل هویت است: «همانگونه که تجارب تکرار می شوند، افراد ساخت های شخصیتی خود را شکل می دهند، این ساخت ها بر چگونگی توجه فرد بر محرک های محیطی، پردازش و تفسیر افراد از آنها تأثیر می گذارد. برزونسکی [1990]  سه سبک هویتی را گزارش می دهد:

1- سبک اطلاعاتی

2- هنجاری

3- سردرگم-اجتنابي

افراد با سبک هویت اطلاعاتی بطور فعال به جستجو و ارزیابی اطلاعات مربوط به خود می پردازند، آنها تلاش می کنند تا اندیشه ورز، آگاه و گشوده نسبت به تجارب جدید، مسئله محور و تصمیم گیرندگان هوشیاری باشند.  نوجوانی علاوه بر جنبه های فردی از زمینه اجتماعی (مثل تعاملات بین اعضای خانواده و همسالان)نیز تأثیر می پذیرد واین تأثیر برای سالها ادامه یافته و حتی در ایجاد تغییرات تازه تأثیرگذار است.

شکل­گیری هویت، فرآیندی ساده انگارانه نیست، بلکه ابعاد متفاوتی بر آن اثر دارند. یکی از ابعاد تحول نوجوانی، نظم بخشی است، که متأثر از رابطه اولیه کودک با منبع دلبستگی است. از دیگر ابعاد می­توان به عوامل عصبي – زيستي، نوع رابطه نوجوان با مراقبت­کننده­های وی و تجربیات روانی اجتماعی در محیط زندگی اشاره نمود.  از دید روان­تحلیل گران نوجوانی باز پدید آمدن عقده ادیپ  و تثبیت شخصیت نوجوان است. روان تحلیل گران برای رشد هویت موفق به «فردیت»  که شامل استنشاق کشاننده از ساختارهای درونی، تجربه کردن نیازهای طبیعی در برابر مکانسیم­های دفاعی، یکپارچه کردن اصول و درونی کردن موضوع بیرونی می­باشد، توجه ویژه­ای قائلند. در نوجوانی سمبولی کردن اطلاعات بیرونی و نوع ارتباط درونی فرد با اشخاص مهم زندگی­اش نوع رابطه­ی وی با دیگران را شکل می­دهد رشد هویت در سایه دلبستگی رخ می­دهد، این فرآیند پیش رونده شامل یکپارچه­سازی آگاهانه اعتقادات فرد درباره خودش، اعتقادات فرد راجع به دیدگاه دیگران و تعهد  نسبت به ارزش های شخصی و هدف های زندگی است.

به اعتقاد مارسیا [1980]  مهمترین هدف دوران نوجوانی رشد تعهد، وفاداری و تبعیت مشخص از یکسری اعتقادات، اهداف و ارزش هاست که در سایه دلبستگی رخ می­دهد  در الگوی مارسیا، شکل گیری هویت در ابعاد اکتشاف و تعهد مطرح می­شود. اکتشاف به سطحی که افراد، فعالانه ارزش ها، اعتقادات، اهداف را بررسی می­کنند و نقش های مختلف اجتماعی، برنامه ها و ایدئولوژی های گوناگون را تجربه می­کنند، اشاره دارد. طبق گفته وایت [2009] تعهد به میزان سرمایه­گزاری شخص و تصمیم فرد برای پذیرفتن ارزش­ها و اعتقادات و مسیرهای شغلی ویژه، قطع نظر از اینکه این موارد توسط خود فردانتخاب شده ­اند یا به وسیله دیگران پرورش یافته­اند، اشاره دارد. این تعهدات شالوده هویت دریافتی توسط فرد است که اریکسون آن را به عنوان نتیجه مطلوب بحران هویت نوجوان در مقابل سردرگمی هویت معرفی می­کند. اخیراً برخی محققان به جهت­گیری پردازش شناختی-اجتماعی یا سبک­هایی که نوجوان به عنوان شاخص­های هویت خود استفاده می­کند، متمرکز شده اند. نظریه هویت برزونسکی بر یک دیدگاه شناختی در رشد هویت تأکید دارد. طبق نظر برزونسکی [1990]  هویت در یک کنش متمادی با جهان فیزیکي و اجتماعی رشد می­کند. دیدگاه برزونسکی مشابه استعاره واترمن [1999]  از تشکیل هویت است: «همانگونه که تجارب تکرار می­شوند، افراد ساخت­های شخصیتی خود را شکل می دهند، این ساخت­ها بر چگونگی توجه فرد بر محرک­های محیطی، پردازش و تفسیر افراد از آن ها تأثیر می­گذارد.

در واقع نوجوان واقعیت روانیاز دیگران مهم زندگی­اش را درونی­سازی می­کند؛ گویی قسمتی از وجود او هستند و در درونش مکالمه بین این «خود­ها» به راه می­افتد. یکی از اهداف اصلی گفتگوی خود ایجاد ارتباط بین مفاهیم «خود» و «گفتگو» است. معمولا مفهوم خود به یک مفهوم درونی اشاره می­کند، به معنایی که در درون فرد است. درحالیکه گفتگو بطور معمول تداعی کننده عوامل بیرونی، و در واقع فرآیند گفتگو بین افراد یک جامعه است. ترکیب این دو واژه «گفتگوی خود» پارا از این دوگانگی فراتر می­گذارد و تلاش می­کند بین دنیای درونی و بیرونی  آشتی برقرار کند. توجه به این نکته ضروری است که خودمهارگری یکی از اجزای خودنظم­دهی است و ممکن است بدون حضور جزء مهم دیگر، یعنی خودشناسی سودمند نباشد. درنتیجه ضرورت صورت بندی ارتباط خودمهارگری و خودشناسی به عنوان اجزای مهم فرایند خودنظم دهی احساس می­شود.

خودشناسی یک فرایند روانشناختی سازش­یافته، پویشی و انسجامی است که به صورت زمان­مند عمل می­کند: هدف خودشناسی خود نظم دهی است. خودشناسی فرایندی پویشی است زیرا خود باید به موقعیت­های همواره در حال تغییر پاسخ دهد. زمان­مندی خودشناسی یعنی اینکه شرایط همواره در حال تغییر، آگاهی از تجربه جاری و مرتبط ساختن آن با تجربه­ی گذشته را در جهت حصول آینده­ای با رضایت و وحدت روانی ایجاب می­کند.

در مطالعات نشان داده شده خودشناسی انسجامی، با اضطراب، افسردگی، استرس ادراک شده، نشخوار ذهنی و تفکر وسواس­گونه رابطه معکوس، و با رضایت از زندگی، ارضا نیازهای بنیادی روانشناسی و تفکر همراه با تامل، همایندی دارد.  همچنین مطالعه درباره سطح خودشناسی انسجامی در مورد بیماران خود ایمنی در مقایسه با سایر بیماران نشان داد ، این بیماران ، پایین ترین سطح خود شناسی انسجامی ، و بالاترین میزان اضطراب را دارند که انعکاسی از ناهماهنگی روانشناختی این بیماران است.

بنابراین با توجه به اهمیت و بحرانی بودن دوره نوجوانی از لحاظ شکل­گیری هویت، مطالعه این فاز از زندگی از ضرورت ویژه­ای برخوردار است. پژوهش­های متنوعی در راستای شناسایی هویت در دنیا صورت گرفته و عوامل گوناگونی را در شکل­گیری آن دخیل دانسته­اند که از میان آن­ها  روابط موضوعی و خودشناسی از اهمیت بالایی برخوردار است. بنابراین این پژوهش به دنبال پاسخگویی به این سوال است که آیا بسته آموزشی  بر هویت با توجه به مولفه های روانپویشی مبتنی بر تکنیک های هویت نوجوان و مصاحبه با متخصصان روانپویشی بر ارتقا هویت نوجوانان اثر بخش است؟  و با توجه به این برنامه  انواع جهت گیری های مولفه های روابط موضوعی  چگونه است ؟

روش پژوهش:

پژوهش حاضر از لحاظ روشناسی جزء طرحهای شبه آزمایشی دوگروهی با پیش آزمون و آزمون نهایی است .

جامعه، نمونه و روش نمونه گیری

جامعه آماري پژوهش حاضر، نوجوانان 18 تا22 ساله ایرانی هستند. حجم گروه نمونه با توجه با ماهیت روش پژوهش حاضر (شبه آزمایشی ) و داشتن دو گروه 24 نفر (12 نفر در هر گروه) تعیین گردید که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و با روش تصادفی در دو گروه جایگزین شدند . معیار های ورود در ازمایش بودن در رده سنی فوق بود و بصورت  در دسترس بودن انتخاب گردیدند. سپس دو گروه موجود، به تصادف به عنوان گروه آزمايش و گروه كنترل انتخاب شدند.

ابزار:

ابزار جمع آوری داده ها در این پژوهش از دو پرسشنامه روابط موضوعی و خودسنجی انسجامی همراه با مصاحبه نیمه ساختار یافته دلبستگی استفاده شد

پرسشنامه‌روابط‌ موضوعی‌ بل:

دارای 45 سئوال است که به صورت بلی و خیر نمره­گذاری می­شود و چهار عامل بیگانگی (Alienation)، دلبستگی ناایمن (Insecure Attachment)، خودمیان­بینی (Egocentricity) و بی­کفایتی اجتماعی (Social Incompetence) را می­سنجد. ضریب پایایی بازآزمایی چهارهفته­ای و سیزده هفته­ای خرده­مقیاس­های روابط موضوعی را به ترتیب در دامنه 90/0- 58/0 و 81/0-65/0 گزارش کردند. روایی آزمون نیز به وسیله همبستگی بالای این مقیاس با پرسشنامه چند وجهی مینه­سوتا و پرسشنامه چند محوری میلون تایید شده است. ضمن این­که نسخه فارسی پرسشنامه روابط موضوعی بل نیز از روایی و پایایی مطلوبی برخوردار است. پاسخ به سوالات، 5، 7، 11، 12، 13، 14، 20، 21، 26، 27، 28، 29، 30، 32، 34، 36، 38، 39، 41، 43، 44 مربوط به مقیاس بیگانگی و سوالات 13، 32، 33، 38، 39، 44 برای مقیاس بی کفایتی و خرده مقیاس دلبستگی نا ایمن شامل سوالات 3، 4، 7، 8 9، 10، 11، 12، 13، 20، 23، 26، 33، 34، 37، 40 و نهایتا خرده مقیاس خود میان بینی شامل سوالات 18، 19، 20، 22، 24، 27، 29، 31، 36، 41، 42 ،45 می باشد  [بل،1995] .نمره بالا در هریک از خرده مقیاس ها، نشان می دهد که فرد در آن خرده مقیاس روابط موضوعی دچار نقصان هایی است در پژوهش حاضر نیز ضریب آلفاي كرونباخ 78 / به دست آمد.

مقیاس خودشناسی انسجامی: این مقیاس توسط قربانی و همکاران[2008] ، با ادغام دو وجه تجربه ای و تاملی خودآگاهی به منظور سنجش خودشناسی مبتنی بر ادغام تجربه های گذشته با آگاهی تجربی کنونی و پیوستن آن به آینده مطلوب ساخته شده است. این ابزار دارای 12 ماده است و دامنه 5 درجه ای پاسخ های آن از “عمدتا درست” تا “عمدتا نادرست” درجه بندی می شود. عبارات 3، 6 و 9 خودآگاهی تاملی، عبارات 1، 5 ، 7 و 8 خودـآگاهی تجربه ای و باقی عبارات نیز خودشناسی انسجامی را می سنجند. پایایی این مقیاس در یک گروه 230 نفری از دانشجویان دانشگاه تهران به قرار زیر بود:

ضریب آلفای کرونباخ برای خودشناسی تجربه ای 0.9 و برای خودشناسی تاملی 0.84. همبستگی میان دو وجه برابر بود با 0.74 r=[12] . پایایی بازآزمایی این مقیاس پس از 7 تا 8 هفته فاصله زمانی با یک نمونه 44 نفری به صورت زیر بود : پایایی برای خودشناسی تجربه ای 0.76 و برای خودشناسی تاملی 0.68  همسانی درونی، روایی ملاک و همگرایی این مقیاس در ایران و آمریکا مطلوب گزارش شده است.

مصاحبه نیمه ساختار یافته دلبتسگی:

مصاحبه نیمه ساختار دلبستگی در سال 1985 توسط جرج، کاپلان و مین جهت سنچض تحول دلبستگی نوجوانان بوجود آمد.  این آزمون در شرایطی ساخته شد که برای ارزیابی دلبستگی نوجوانان آزمونی در دتسرس نبود. در این مصاحبه نیمه ساختار یافته داوطلب تجربیات دوران کودکی خود را بازگو می­کند و احتمال تاثیر این سبک را بر شخصیت و الگوی رفتاری خود تخمین می­زند.

روش نمره­گذاری این تست دلبستگی را در سه حوزه اصلی قرار می دهند:

1.خودمختار

2. نشخوارکننده ذهنی

3. منفصل

البته بعدها بالبی بیان کرد بسته به تجارب  فرد متفاوت است، بالبی [1969]  این امر را مدل کارکرد درونی نامید. مدل کارکرد درونی به کلیه فرآیندهای هشیار و ناهشیار که در دلستگی اثر دارند اطلاق می­شود.

بسته آموزشی:

مداخله های آموزشی شامل آموزش اصول روانشناسی پویشی در شکل گیری هویت نوجوان مبتنی بر خودشناسی انسجامی، مولفه های روابط موضوعی و پرسشنامه سبک های دلبستگی و مصاحبه با متخصصان این حوزه ترتیب داده شد. اعتبار این پرسشنامه با فرستادن بسته درمان به گروهی از متخصصان این امر و تایید آنان نهایی شد و محتواي جلسات به شکل زیر در دوازده جلسه نود دقیقه ای  برقرار شد:

جلسه اول: معارفه: اجرای پیش آزمون، معارفه ي اعضاي گروه و آشنایی با برنامه، بیان هدف، قوانین و چارچوب گروه.

جلسه دوم: من که هستم؟

در این جلسه  نوجوان با فازهای زندگی نوجوان و طرز تفکر او درباره­ی خودش آشنا می شود. فاز نوجوان بر اساس “الگوهای بازنمایی” که از خود دارد اکنون و آینده خود را بگونه ای خاص متصور می شود. بنابراین اولین گام شناسایی تصور نوجوان از گذشته، اکنون و آینده خود است. از آنجا که برای نوجوانان ایگو ضعیف تری نسبت به بزگسالان دارن، در درمان تحلیلی معمولا از ابزارهای غیر مستقیم و  سمبول کردن استفاده می­شود

جلسه ی سوم: افزایش گنجایش روان نوجوان و آشنایی با گفتگوی درون: انسان در طول رندگی خود مقرر است این افکار پردازش نشده را به کمک کارکردهای روان یا همان کار کرد آلفا به اجزای پخته تر و چارچوب دارتر یا همان آلفا تبدیل کند. ولیکن نخستین گام برای افزایش قدرت تفکر آشنایی به نوع صحبت نوجوان با خویش یا گفتگوی خود است. چرا که هر انسانی در ذهن خود با خویشتن به صحبت می پردازد. با شناسایی «گفتگوی خود» می توانید به درک جدید از ادراکات و تفکرات خود داشته باشید.

جلسه­ی چهارم: اصلاح گفتگوی درونی:

در این جلسه به افزایش اطلاح گفتگوی درونی نوجوان با خودش است. دو موضوع در اصلاح گفتگوی نوجوان با خودش کارکرد اساسی دارد. یک آن که قسمت اعظم دیالوگ نوجوان برگرفته از نوع ارتباط وی با والدینش است. گویی نوجوان نوع برخورد و صدای والدین و دیگران مهم خویش را درونی می­کند و انگونه که در دنیای بیرون با انان رابطه برقرار می­کند در دنیای درونش نیز به همان قسم ایفای نقش می­کند..

جلسه­ی پنجم: آموزش مهارت های زندگی جهت یکچارچه دیدن و نه جداسازی :

در این جلسه به آموزش مهارت  افزایش آموزش مهارت های زندگی پرداخته شده است. خشم و احساس گناه دو احساس قالب در نوجوانان هست که باید مورد بررسی قرار گیرد. بیان  معتقد است بشر دارای سه غریزه است:غریزه زندگی، غریزه مرگ و غریزه دانستن.

جلسه­ی ششم: تقلید یا همانند سازی :

فروید پدر روانکاوی انسان ها را درجستجوی هویت می داند و مارسیا می­گوید هویت پاسخ به این سوال است که من کیستم؟! ولی نکته اساسی این است که نوجوان پاسخ به این سوال را چگونه می­یابد. آیا فرد فعالانه به دنبال شناخن هویت خود است یا رویکردی  منفعلانه دارد. مارسیا، شکل گیری هویت موفق را در اکتشاف بصورت فعالانه می­داند.  چنین فردی، اهداف را بررسی می­کنند و نقش های مختلف اجتماعی، برنامه ها و ایدئولوژی های گوناگون را تجربه می¬کنند،. ذر این جلسه به تقاوت تقلید و همانند سازی پرداخته شد.

جلسه هفتم: نیازها و فشارها نوجوان و تفاوت رضایت­مندی و سازگاری:
همان­گونه که موری[1959]  بیان می­کند انگیزش انسان و جهت­دهی رفتار انسان­ها وابسته به نیازها و فشارهایی است که بر او وارد می­شود. از دیدگاه موری  ‌نقش محیط در ایجاد و تکامل شخصیت، ماهیت فنومنولوژیک دارد، بدین معنی که ادراک هر فرد از دنیا به تجارب وی وابسته است.  نوجوانان نیز از این قاعده مستثنی نیستند. جامعه فشارهای متفاوتی را به نوجوان وارد می­کند که گاه همخوان به شخصیت و نیازهای اوست و گاه غیر همخوان. میزان این همخوانی یا عدم همخوانی در احساسات نوجوان و سازگاری و یا رضایت مندی نوجوان تاثیر بسزایی دارد. در بسیاری مواقع این عدم همخوانی سبب از خودبیگانگی نوجوان می­شود.

جلسه هشتم: اوقات فراغت و مرز نوجوان :

یکی از عوامل تأثیر گذار در داستان انسانی، فرهنگ جامعه است. چراکه هر فرهنگ ارزش­ها، باورها و روایت­های خود را می­طلبد. از دیدگاه متخصصان در تحقیق حاضر والدین تلاش فراوانی برای مطیع کردن نوجوان با جامعه اکثریت دارند.. ادر این فسمت نوجوان به قوله های زیر فکر می کند:

چقدر برای خود حریم قائل است؟!

چقدر دیگران برای حریم وی احترام قائل هستند.

به فواید و ضرر این مرزها فکر کرده است.

چقدر می­تواند در گوشه­ای بشیند و بدون توضیح به والدین غرق در رویاهای خود شود.

 

جلسه نهم: تصویر و صدای والدین و ائتلاف­های تخریب کننده :

مفهوم نوجوان بدون در نظر گرفتن بافت خانوادگی در یک خلاء عمیق معنایی قرار خواهد گرفت. سازه­های درونی نوجوان در طی زندگی در اثر  نوع ارتباط با والدین و   تعاملات اجتماعی تکامل می­یابد. بر اساس نظریه رشد فروید دختران در طی رشد عقده الکترا و پسران عقده ادیپ را تجربه می­کنند. چگونگی گذر از این مراحل در زندگی نوجوان تاثیر فراوان دارد. رابطه پسر با مادر خود چگونه است؟ رابطه دختر با پدر چگونه است؟به کدام یم از والدینش نزدیک­تر است؟ از کدام یک دور تر است؟ چرا؟!

جلسه دهم: در جستجوی معنا برای آینده:

یکی از بزرگترین مشغله­های بزرگ ذهن انسان خود او است. آیا آفرینش انسان تصادفی است یا هدفمند است؟! اگر برای بودن انسان معنایی وجود دارد آن معنا یا آن معناها چیست و کدامند. و چگونه باید آن­ها را محقق ساخت.  از نوجوان خواسته می شودمعنی یا معناهایی برای زندگی پیدا کند .

جلسه یازدهم: ساختارزدایی و واسازی:

ساختار شکنی و واسازی دریدایی[1995]  در زندگی نوجوان لازم است. نوجوان با آموزش­هایی که گرفته است حال باید جهان خود را زیر سوال ببرد و بار دیگر آن را به طریقی تازه بسازد. فرصت این تخریب و  نوسازی در این مرحله به نوجوان داده می­شود.

جلسه دوازدهم:خداحافظی و پایان درمان:

در این مرحله درمانگر از مراجعان می‌پرسد:«کلا شما چه‌گونه خداحافظی می‌کنید؟». بعد از اینکه افراد گروه تجارب خود را بازگو کردند.

یافته های پژوهش:

در این قسمت، شاخص­های توصیفی متغیر­های روابط­موضوعی و خودشناسی انسجامی نوجوان در گروه آزمایش و کنترل، در دو مرحله ارزیابی (پیش­آزمون، پس­آزمون) گزارش می­شود.

میانگین و انحراف معیار نمره کلی خودشناسی انسجامی در دو گروه آزمایش و کنترل و در  دو مرحله پیش­آزمون، پس­آزمون در جدول 4-1 قابل ملاحظه است.

جدول4-1 شاخص­های توصیفی نمرات کلی  خودشناسی انسجامی در دو گروه نمونه ( در دو محله ارزیابی)

انحراف معیار میانگین بیشینه  کمینهمتغیر وابستهزمانگروه
4/39/394535خودشناسی انسجامیپیش­آزمون 

گروه آزمایش

3/53/475739خودشناسی انسجامیپس­آزمون
7/33/394634خودشناسی انسجامیپیش­آزمون 

گروه کنترل

2/49/374432خودشناسی انسجامیپس­آزمون

بر اساس جدول فوق، در مرحله پیش­آزمون، میانگین نمرات در دو گروه، تقریباً در یک سطح هستند و تفاوت معناداری بین آن­ها وجود ندارد  اما نمره کلی خودشناسی انسجامی در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل در مرحله پس­آزمون نسبت به پیش ­آزمون، افزایش چشمگیری داشته­ است.

در جدول 4-2، میانگین و انحراف معیار نمرات ابعاد و خرده­مقیاس­های پرسشنامه روابط موضوعی در دو گروه آزمایش و کنترل و در دو مرحله پیش­آزمون، پس­آزمون به­تفکیک آمده است. بر اساس این جدول می­توان روند تغییر نمرات را بررسی کرد.

جدول4-2- شاخص­های توصیفی خرده مقیاس­های روابط موضوعی در دو گروه نمونه در دو مقطع زمانی

انحراف معیار میانگین بیشینه  کمینه       متغیر وابستهزمانگروه
1/25/131710دلبستگی ناایمن 

پیش­آزمون

 

گروه آزمایش

6/19/11149بی­کفایتی اجتماعی
3/12/121410بیگانگی
7/12/182116خودمیان بینی
4/15/10138دلبستگی ناایمن 

پس­آزمون

3/17/9128بی­کفایتی اجتماعی
2/16/10139بیگانگی
6/23/141911خودمیان بینی
3/25/12169دلبستگی ناایمن 

پیش­آزمون

 

 

 

گروه کنترل

 

 

6/18/11148بی­کفایتی اجتماعی
3/15/121410بیگانگی
4/2182214خودمیان بینی
1/27/12169دلبستگی ناایمن 

پس­آزمون

9/19/11149بی­کفایتی اجتماعی
1/26/121610بیگانگی
3/38/172213خودمیان بینی

همان­طور که مشاهده می­شود، در مرحله پیش­آزمون، میانگین نمرات در دو گروه، تقریباً در یک سطح هستند و تفاوت معناداری بین آن­ها وجود ندارد  اما نمره خرده مقیاس­های پرسشنامه روابط موضوعی در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل در مرحله پس­آزمون نسبت به پیش­آزمون، کاهش چشمگیری داشته­ است.

4-2-2- تحلیل­های آماری مرتبط با فرضیه­ ها

در این بخش، یافته­های به دست آمده در ارتباط با فرضیه­های پژوهش مورد تجزیه و تحلیل قرار می­گیرد.

فرضیه اول:برنامه روان پويشي شکل­گیری هویت موفق نوجوان ایرانی ، خودشناسی انسجامی را افزایش می­دهد.

در راستای آزمون فرضیه، با توجه به وجود پیش­آزمون در این طرح پژوهشی، به­منظور مقایسه دو گروه از آزمون تحلیل کوواریانس (ANCOVA) استفاده شد. نمرات پیش­آزمون به­عنوان متغیر همپراش وارد تحلیل و در نتیجه کنترل ­شدندبا توجه به برقراری پیش فرض تساوی واریانس­­ نمرات در دو گروه (عدم معناداری آزمون لوین: 05/0 p>، 067/3=F)، استفاده از این آزمون آماری قابل تأیید می­باشد. نتایج به دست آمده در جدول 4-17 ارائه شده است.

جدول4-3- نتایج تحلیل کوواریانس یک­راهه بر خودشناسی انسجامی در مرحله پس­آزمون

منبعمجموع مجذوراتدرجه آزادیمیانگین مجذوراتFسطح معناداری
پیش­­آزمون54/313154/3136/490001/0
گروه45/376145/3765/590001/0
خطا45/1071731/6
مجموع3715820

نتایج حاکی از این است که پس از تعدیل نمرات پیش آزمون، تفاوت بین دو گروه در میانگین نمره خودشناسی انسجامی معنادار است. با توجه به نتایج جدول 4-3، مقایسه میانگین نمرات دو گروه نشان­دهنده افزایش میانگین نمرات گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل است. این یافته حاکی از تأثیر برنامه روان پويشي شکل­گیری هویت موفق نوجوان ایرانی بر افزایش خودشناسی انسجامی و تآیید فرضیه چهارم می­باشد.

فرضیه دوم:

برنامه روان پويشي شکل­گیری هویت موفق نوجوان ایرانی ، نمره خرده مقیاس­های پرسشنامه روابط موضوعی(دلبستگی ناایمن، بی­کفایتی اجتماعی، بیگانگی و خودمیان­بینی) را کاهش می­دهد.

در راستای آزمون فرضییه، با توجه به وجود پیش­آزمون در این طرح چهار متغیری به­منظور مقایسه دو گروه از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری (MANCOVA) استفاده شد. نمرات پیش­آزمون به­عنوان متغیر همپراش وارد تحلیل و در نتیجه کنترل ­شدند. البته قبل از استفاده از این آزمون آماری، لازم است که پیش فرض همگونی کوواریانس­ها (آزمون باکس) و واریانس­ها (آزمون لوین) مورد تأیید قرار بگیرد. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس چند متغیری بر ترکیب خطی خرده مقیاس­های پرسشنامه روابط موضوعی (در مرحله پس­آزمون) در جدول 4-4 ارائه شده است. نتایج به­دست آمده، پس از احراز عدم معناداری آزمون باکس  (05/0 > P، 28/1 = F، 009/17 = Box’s M)  و لوین (05/0<P) و در نتیجه برقراری مفروضه­های استفاده از این آزمون آماری می­باشد.

جدول4-4- نتایج آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری یک­راهه بر خرده مقیاس­های پرسشنامه روابط موضوعی در پس­آزمون

نام آزمونمقدارFDfفرضیهdf خطاسطح معنی داری
اثر پیلایی92/042/314110001/0>
لامبدای ویلکز08/042/314110001/0>
اثر هتلینگ42/1142/314110001/0>
بزرگترین ریشه روی42/1142/314110001/0>

نتایج تحلیل مانکوا (جدول 4-4) حاکی از معناداری اثر گروه می­باشد (0001/0P<). این نتیجه به این معناست که بین گروه آزمایش و کنترل در ترکیب خطی متغیر­های وابسته (خرده مقیاس­های پرسشنامه روابط موضوعی) تفاوت معنادار مشاهده می­شود. نتایج جدول4-4 مشخص خواهد کرد که این اثر در رابطه با کدامیک از متغیر­های وابسته معنادار می­باشد.

جدول 4-5 – نتایج تحلیل کوواریانس یک­راهه بر خرده مقیاس­های پرسشنامه روابط موضوعی در مرحله پس آزمون

متغیرمجموع مجذوراتدرجه آزادیمیانگین مجذوراتFمعنی داری
 دلبستگی ناایمن31/33131/3312/15002/0
بی­کفایتی اجتماعی13/15113/158/7014/0
بیگانگی37/12137/1277/602/0
خودمیان بینی96/73196/731/310001/0

همان­طور که در جدول4-5 ملاحظه می­شود، بین گروه آزمایش و کنترل در سطح خرده مقیاس­های دلبستگی­ناایمن،بی­کفایتی اجتماعی، بیگانگی و خودمیان­بینی پس از تعدیل نمرات پیش­آزمون تفاوت معناداری وجود دارد (05/0P<). با توجه به نتایج جدول4-5، باید اظهار کرد که این معناداری بیانگر کاهش نمرات گروه آزمایش می­باشد. این نتیجه نشان­دهنده تأثیر معنادار برنامه روان پويشي شکل­گیری هویت موفق نوجوان ایرانی بر نمره خرده مقیاس­های پرسشنامه روابط موضوعی(دلبستگی ناایمن، بی­کفایتی اجتماعی، بیگانگی و خودمیان­بینی) و تایید فرضیه می­باشد.

بحث و نتیجه گیری:

پژوهش حاضر با توجه به ضرورت مطالعه اثربخشی بسته روان پويشي  شکل گیری هویت موفق نوجوان ایران بر فرآیند خودشناسی انسجامی و مولفه های روابط موضوعی در نوجوانان ایرانی انجام گرفت.

نتایج نشان داد برنامه روان پويشي شکل­گیری هویت موفق نوجوان ایرانی ، خودشناسی انسجامی را افزایش می­دهد. هنگامی که در فردی فرایندهای خودشناختی در سطح مناسبی عمل می­کنند، در شناخت فرد از خود و دیگران، دوپاره سازی رخ نخواهد داد و فرد می­تواند جنبه های خوب و بد خود و دیگران را با هم بپذیرد.خودشناسی  آگاهی و توجه پذیرا به تجربه کنونی است. در نمونه دانشجویان نیز مشاهده شده بود  که خودشناسی انسجامی بالاتر در مواجهه با استرس، منجر به ترس از صمیمیت کمتر خواهد شد. فرایندهای خودشناختی، فرایندهایی منسجم هستند و هدف آنها انسجام دادن به شناخت فرد از خود و دیگران است. همچنین خودشناسی انسجامی فرایندی است که باعث می­شود فرد احساسات و حالات درونی خود را بشناسد و به آنها آگاهی داشته باشد. وقتی فرد از چنین خودشناسی ای برخوردار باشد، می-تواند احساساتی که در رابطه نزدیک با دیگری بروز می­کند را، در لحظه بشناسد، پذیرای آن باشد و آن را مدیریت کند.

دیگر یافته پژوهش حاضر نشان می دهد برنامه روان پويشي شکل­گیری هویت موفق نوجوان ایرانی ، نمره خرده مقیاس­های پرسشنامه روابط موضوعی(دلبستگی ناایمن، بی­کفایتی اجتماعی، بیگانگی و خودمیان­بینی) را کاهش می­دهد.

اهمیت ارتباط روابط فرد  با والدینش و تاثیر آن در زندگی فرد با توجه به اهمیت فاکتورهای فوق در پیش بینی شکل گیری هویت تایید شده است. نظر کرنبرگ است که روابط فرد را به صورتی در نظر می گیرد که توسط نوع بودن با اشخاص مهم زندگیش شکل می گیرد و معتقد است روابط نوجوان با خانواده اگر بصورت نابسنده و به حالت های خود متناقض باشد به شکل های مختلف آسیب روانی که شامل بیگانگی و دلبتگی ناایمن می انجامد و یا  بر طبق نظر هورنر روابط شی ساختارهای درون روانی هستند نه رویداد های میان فردی روابط شی عمیقا تحت تاثیر روابط میان فردی اولیه قرار دارند و به نوبه خود عمیقا بر روابط میان فردی  بعدی تاثیر می گذارند. در این بسته درمانی به نوجوان کمک شود کارکرد الفا را در خود افزایش دهد.   بر اساس نظریه بیان [2014] روان بشر داری سه جزء بتا؛ آلفا و کارکرد آلفا است. بتا همان افکار پردازش نشده­ ذهن بشر است که چارچوب و فرم ندارند. انسان در طول رندگی خود مقرر است این افکار پردازش نشده را به کمک کارکردهای روان یا همان کار کرد آلفا به اجزای پخته­تر و چارچوب­دارتر یا همان آلفا تبدیل کند.

گویی کارکرد آلفا برای روان بشر به مثابه سیتم گوارش عمل می­کند. برای آنکه روان کارکرد مناسب داشته باشد و بتواند نقطه نظر دیگران را دریابد و  خودمیان بین نباشد. همچنین ساختار شکنی و واسازی در زندگی نوجوان لازم است. نوجوان با آموزش­هایی که می گیرد باید جهان خود را زیر سوال ببرد و بار دیگر آن را به طریقی تازه بسازد. فرصت این تخریب و  نوسازی در زندگی نوجوان لازم است تا بتواند دلبستگی، کارکردهای اجتماعی، بیگانگی و خودمیان­بینی خود را  مورد ارزیابی قرار دهد، برای تخریب کردن و ساختن شجاعت لازم است. شجاعتی که تعیین کننده سرنوشت نوجوان است چراکه او در این فرآیند تفکر که جوهره­ی رشد است لازم است. بدین طریق نوجوان معنایی جدید برای زندگی خود نیز می یابد. بقول نیچه [1890] «کسی که چرایی زندگی را یافته است با هر چگونگی خواهد ساخت».نوجوان باید بیاموزد که معنا هستی بر پایه­­ی برگشت ناپذیری آن استوار است و فقط تجربیات ارزشمند را به ما هدیه می­دهد. تنها در سایه شناخت علائق و حرکت برای معنادهی به زندگی است که رنگ و بوی آن حفظ می­شود.

در مجموع باید گفت گرچه داده­های پژوهش حاضر از طریق خودگزارش­دهی آزمودنی­ها جمع­آوری شده که با محدودیت­هایی همچون  تآثير گرايش پاسخ دهندگان به ارائه پاسخ هاي جامعه پسند روبرو است با این­حال اثربخشی هویت (خودشناسی انسجامی و مولفه های روابط موضوعی) از جنبه نوآورانه پژوهش حاضر است.  از دیگر محدودیت های پژوهش می توان به روش نمونه­گیری و محدود شدن اجرای پژوهش به نمونه گیری در دسترس اشاره کرد که بر اساس آن تعمیم یافته­ها باید با احتیاط صورت گیرد. و همچنین با توجه به کنترل نکردن متغیرهایی همچون وضعیت اجتماعی- اقتصادی تعمیم یافته­های پژوهش باید با احتیاط صورت گیرد ولیکن به دلیل اهمیت روند شکل گیری هویت در آینده کشور توصیه می شود تحقیقات توصیقی و کمی برای شناختن دیگر ابعاد هویت  انجام بگیرد. ابعادی مانند فاکتورهای ارتباط با همسالان، خانواده و چگونگی تاثیر آن بر عملکرد نوجوان. در واقع نتایج پژوهش حاضر علاوه بر افزایش دانش نظری سبب ارتقا هویت موفق نوجوان ایرانی شد.

:منابع و مآخذ

 

  1. Šeramová B, Bianchi G, Lášticová B, Fichnová K, Hamranová A, Analyses of Socio-Cognitive Identity Styles by Slovak Adolescents. International Journal of Human and Social Sciences,2008, 2,4.
  2. Soenens B , Berzonsky  M  D , Vansteenkiste  M , Beyers  W ,   Goossens  Identity styles and causality orientations: In search of the motivational underpinnings of the identity exploration process. European Journal of Personality,2005, 19, 427–442.
  3. Berzonsky M D. Self-construction over the life-span: A process perspective on identity formation. In G. J. Neimeyer & R. A. Neimeyer (Eds.), Advances in personal construct psychology1990,(Vol. 1, pp. 155–186). Greenwich, CT: JAI press.
  4. Dollinger  S M C. Identity styles and the five-factor model of personality. Journal of Research in Personality,1995, 29(4), 475-479.
  5. Berzonsky MD, Kuk L  Identity status, identity processing style, and the transition to university. Journal of Adolescent Research, 2000,15(1), 81-98.
  6. Oyemade UJ, Washington V, Gullo DF. The relationship between Head Start parental involvement and the economic and social self-sufficiency of Head Start families. J Negro Educ 1989;58:5–15
  7. Schultz DP,  Schultz  Theories of Personality, Florida ,University of South Florida, 2013.
  8. Berzonsky M D, Neimeyer G J. Ego identity status and identity processing orientation: The moderating role of commitment. Journal of Research in Personality,1994, 28(4), 425-435.
  9. Berzonsky M D. Identity style and well-being: Does commitment matter? Identity,2003 3, 131 – 142.
  10. White R J. The role of parenting style, ethnicity , and identity style in identity commitment and career decision self-efficacy. Doctoral dissertation, University of Southern California,2009
  11. Ghorbani N, Watson PJ, Hargis M B. Integrative self-knowledge scale: correlations and incremental validity of a cross-cultural measure developed in Iran and the United States. Journal of Psychology,2008, 142, 395-412.
  12. White R J. The role of parenting style, ethnicity , and identity style in identity commitment and career decision self-efficacy. Doctoral dissertation, University of Southern California,2009
  13. Aqajani Hossein Abadi M, Farzad  V,  Shahraray M. The psychometric properties of Identity Style Inventory.Teb Va Tazkeyeh, 2004,53,9-19. (in persian)
  14. Bell MD, Billington RJ, Becker BR. Scale for the assessment of reality testing: Reliability, validity, and factorial invariance. J Consult Clin Psychol. 1985; 53(4): 506-11.
  15. Soenens B , Berzonsky  M  D , Vansteenkiste  M , Beyers  W ,   Goossens  Identity styles and causality orientations: In search of the motivational underpinnings of the identity exploration process. European Journal of Personality,2005, 19, 427–442.
  16. Mansour M. Developmental psychology from birthto senescence, Tehran: Samt. 2004.(in persian)
  17. Hasan Hadinezhad H, Tabatabaeian M, Dehghani M. A Preliminary Study for Validity and Reliability of Bell Object Relations and Reality Testing Inventory.Iranian Journal of Psychiatry and Clinical Psychology, 2014,20( 2), 162-169.(in persian)
  18. Waterman, A. S. (1999). Identity, the identity statuses, and identity status development: A contemporary statement. Developmental Review, 19, 591-621.
  19. Lranjo J, Bernier S, Meins  Association between material mind mindneds and infant attachment security: investigation the mediating role of maternal sensivity. infant behavior and development,2008, 31, 688_695.
  20. Winnicott D. Transitional objects and transitional phenomena. International Journal of Psychoanalysis,1953, 34, 89-97.
  21. Lranjo J, Bernier S, Meins  Association between material mind mindneds and infant attachment security: investigation the mediating role of maternal sensivity. infant behavior and development,2008, 31, 688_695.

The  efficacy of Psychodynamic Package on Forming a Self-Knowledge Commitment & Attachment Styles in Identity formation of Iranian Teenagers

Abstract

Introduction:

Instrument: One of the most important basis of a teenagers’ life is identity because adolescence is a difficult route which starts at the end of childhood and birth of adulthood; A transitional phase with fundamental changes in cognition, social relationships and psychic space of an individual and as a whole in ones’ self. Identity formation, is not a simple process with several factors influencing it. One of the aspects of adolescence development is attachment and integrative self-regulation.

Result: The results revealed significant differences in score of integrative self-knowledge, commitment, social incompetence, ego centric and insecure attachment among experience and control group.

Discussion: In addition to contributing to theoretical knowledge about adolescence and factors the influence identity formation, our findings show educational or treatment packages help to improve successful identities in Iranian youths.

Key words: Teenagers, Identity, Integrative Self-Knowledge, Commitment, Social incompetence, Insecure  attachment, Egocentrism.

دیدگاه‌ خود را بیان کنید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *